علامه جعفری می گفت تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم
«یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم
از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم»
گفتند وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد
یه دفه دیدم داره میره خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟
روشو که برگردوند دیدم زن من نیست بلافاصله بهم گفت:
«خیلی خری»
حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه.
زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاش می کنم گفتش
«نه فقط خودت پدر و مادر و جدو آبادتم خرند»
علامه میگن این داستانو برای مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه می خندید.
:: موضوعات مرتبط:
طنز ,
,
:: برچسبها:
خرید فروش جدید قدیم ایران اسلام تهران شیراز دختر پسر زن زشت زیبا آرایش مد معماری عمران جزوه مقاله طرح توجیهی معادلات دیفرانسیل زندگی زناشویی مجرد متاهل خیلی خری ,
:: بازدید از این مطلب : 503
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2