به طور مشابه در تحقیقات گارتنر و همکارانش نیز به این مورد اشاره شده است با این مضمون که : " در تمامی این مطالعات روانشناسی ، روابط مثبتی بین اعتقادات دینی و بهبود سلامت روان افراد ، وجود دارد " .
برای آشنایی بیشتر با یافته هایی از این دست ، می توانید به نتایج تحقیقات روانشناسانی مانند برگین ، فاوازا ، ساچمن و ... رجوع نمایید .
متاسفانه در حیطه رشته های علوم انسانی در کشور ، تالیف کتب اسلامی مورد غفلت قرار گرفته و حتی کتب دانشجویان هم ترجمه کتب دانشمندان غربی است ، در صورتی که در این موارد ما بایستی بتوانیم آنچه که با آرمان ها و ارزش های ما همخوانی دارد را پیگیری نماییم .
امید بر این است که در این نوشته بتوانیم اشاره ای کوچک به زوایای روانشناسی اسلامی داشته باشیم و تاثیر ایمان بر سلامت روانی افراد را مورد بررسی قرار دهیم . هم چنین در صددیم با استناد به آیات نورانی قرآن کریم که مشخصا به این امر اشاره می کنند تاکیدی بر موضوع مذکور داشته باشیم .
واژه های کلیدی : ایمان ، امید ، توکل و اعتماد ، محبوبیت و عزت ، ایثار و فداکاری ، روشن بینی و بصیرت ، عدم تردید ، عدالت ، تعاون ، خیرخواهی و ...
آرامش انسانی
قرآن کریم در بخشی از آیات 69 سوره مائده1 و 48 سوره انعام2 بیان می کند که انسان های با ایمان به ترس و غم ، دچار نمی شوند . قطعا اضطراب ناشی از ترس و هم چنین احساس غم و ناراحتی از عوامل موثر بر سلامت روانی افراد است که بعضا می توانند فرد را به انزوا بکشانند و در موارد حاد تر به افسردگی های شدید و بیماری های روانی ، دچار نمایند .
قبل از تمامی این ها باید توجه داشت که ایمان به خداوند متعال و روز معاد ، راه زندگی انسان را مشخص می سازد ، درنتیجه آدمی از آوارگی در زندگی خود نجات می یابد و افقی بیکران از سعادت جاودانه ای که می تواند به آن دست یابد را پیش روی خود حاضر می بیند . این جاست که آرمان ها و ارزش های او سمت و سوی الهی می گیرند و از آنجا که خداوند بی نهایت است ، همیشه راه برای پیشروی انسان باز است و رکود ، بی معنا خواهد شد .
همانطور که می دانید در بسیاری از موارد ، رکود و سرگردانی افراد در مواردی مانند اینکه فرد نمی داند چه باید بکند و اصلا او کیست و زندگی چیست ، موجب سلب آرامش باطنی و حتی ظاهری افراد می شود .
در تاریکی این دنیا و در بحبوحه ای که سرگردانی در ثانیه ثانیه زندگی بشری موج می زند ، به نوری ابدی ، نیاز است که راه را روشن سازد و « اللهُ نورُ السَّماواتِ و الاَرض »3 . هم چنین در جای دیگر می فرماید : " اللهُ ولیُ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ الَی النّور 4... " .
راه که روشن شد دیگر جایی برای ناامیدی نیست چرا که هم انسان به فطرت خداجو و خداپرست خویش ، جوابی که شایسته بوده داده است و هم با او که آرامه جان اوست یعنی آفریگار و پروردگارش ، انس گرفته و هم اینکه راه زندگی خود را پیدا کرده و خبری از سرگردانی و آوارگی نیست . راهی که چون حقیقت است هیچ گاه به بن بست نخواهد رسید ، آن هم هنگامی که دو ودیعه خداوند تبارک و تعالی ، در بین انسان هاست ؛ اولیاء الله و کتاب الهی .
من فکر می کنم یکی از دلایلی که به شیعیان و مسیری که در پیش گرفته اند تحرک و پویایی خاصی بخشیده ، همین است که علاوه بر آنکه راه روشن است و معبر ها باز و کتابی که در دست دارند مصون از تحریف است ، حجت حق را هم اکنون حاضر و موجود می بینند .
اعتقاد به منجی در همه ادیان وجود دارد اما تفاوتی شگرف در این بین مشاهده می شود ، همه معتقدند که روزی منجی متولد خواهد شد و سپس ظهور خواهد کرد اما اعتقاد شیعیان بر این است که زمین هیچ گاه از حجت خداوند خالی نخواهد شد و امام خود را حاضر می دانند گر چه پرده غیبت بر چشم ها افتاده است .
حضور منجی و ولی خدا و همان انسان کاملی که بشریت را برای نیل به سعادت ابدی ، راهبری می کند ، همان انگیزه نهفته در دل مومنان است و البته برای همگان ، امیدی است به منظور نجات از سختی ها و گرفتاری ها ...
در مواردی که منشا ناآرامی ها در افراد مورد توجه قرار می گیرند به وضوح مشاهده می شود که افراد از تبعیض های موجود در گروه های انسانی اعم از خانواده ، محل تحصیل یا محل کار و ... رنج می برند ، عدالتی که در اسلام تعریف شده و همچنین تذکر به تعاون و همکاری همان چیزیست که این آزردگی خاطر را برطرف می نماید . چنان که عدالت از ویژگی های برجسته حکومت مهدویست که بارها با نام حکومت عدل الهی یا حکومت عدل مهدوی از آن یاد شده است .
بیایید از بعدی دیگر به معضل ناامیدی نگاه کنیم .
اساسا ناامیدی و یاس برای کسی که به « ایّاکَ نَعبُدُ و ایّاکَ نَستَعین » اعتقاد داشته باشد بی معنی است . تکلیفش با خودش مشخص است . انسان مومن از منظر بالاتری به جهان هستی و فلسفه حیات ، نگاه میکند . نگاهی که ژرفای آن اجازه نمی دهد قدرت و بزرگی را از آن وجودی جز خداوند متعال بداند لذا همواره خود را با او همراه می کند و همواره تکیه گاهش ، پروردگار و صاحبش خواهد بود . همو که جز خیر برای بندگانش نمی خواهد .
در این جا یکی دیگر از مسببین ناآرامی ، به مرحله ظهور نمی رسد که همان تنهایی است. به عبارت بهتر تنهایی از مواردیست که در ابتلا به افسردگی ، به میزان قابل توجهی ، تاثیر گذار است . در قرآن کریم آمده است که : " ... هو معکم اینما کنتم 5 ... " . هر کجا باشید او با شماست و هم چنین می فرماید : « او از رگ گردن به شما نزدیک تر است 6 » .
در یک کلام ، انسان مومن به غم ، ترس ، ناامیدی و تنهایی دچار نمی شود چرا که تمام وجود را در ید قدرت خالق یگانه ای می بیند که مهربانی اش در وصف نمی گنجد . به هر میزان که ایمان فرد قوی تر باشد قطعا آرامش و طمانینه ای که خداوند سبحان در قرآن از آن یاد کرده اند با درجات بالاتری جلوه خواهد کرد .
این مجموعه پیوسته از اعتقادات ، انگیزه ای برای حرکت و البته انگیزه ای هم برای عدم توقف در انسان ایجاد می کند و مفهومی با نام توکل ، نمود می یابد و اعتماد به خداوند شکل خواهد گرفت .
آدمی در راه پیشروی و صعود برای نیل به آرمانهایش ، تمامی آنچه که می تواند و مورد رضای خداست انجام می دهد و نتیجه را به ید الهی که فوق تمام ایدی است ، می سپارد و با خود زمزمه می کند : " ... و یَدُ اللهَ فَوقَ ایدیهِم 7 ... " . " و عَلَی اللهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُومِنون 8 ... " .
ذکر خداوند همیشه موجب آرامش انسان هاست و آنها را به وجودی که وجودشان از اوست ، وصل می کند . . همان که می فرماید : " ... اَلا بِذِکرِ الله تَطمَئِنُّ القُلوب 9 ..." . یاد خداوند ، آرام بخش دل هاست چرا که هر چه مایه ناآرامی است را از ظرف دل می رباید و متقابلا او را به سرچشمه آرامی ها و خوبی ها ، متصل می کند .
قرار گرفتن در حرم امن الهی و پیوستن به ولایت خداوند از عوامل آرامی آدمی است . قرآن می فرماید : " وَ الَّذینَ آمَنوا وَ لَم یَلبِسوا ایمانهم بظُِلم اولئکَ لَهُمُ الاَمن و هم مُهتَدون 10 ... " .
قرار گرفتن در سایه ولایت الله ، امنیتی به انسان می بخشد که مثال زدنی نیست . امنیتی که حافظش بهترین محافظ هاست . " فاللهُ خَیرُ حافِظا و هُوَ اَرحَمُ الرّاحِمین 11 ... "
استاد شهید ، مرتضی مطهری در این باب بیان می کنند که : « اینکه صاحبان ایمان از بهترین آرامش و آسایش روانی برخوردارند از آن جهت است که خالق جهان را حکیم و علیم و هدف دار می دانند » .
استقامت و پایداری در راهی که انسان در پیش گرفته مایه آرامش و بالعکس سستی در راه وصال به مطلوب ، مانع است و ممکن است موجب ناامیدی شود اما از آنجا که انسان مومن در مسیر حق به خود تردید راه نمی دهد لذا سست هم نخواهد شد .
شما حتی در تحقیقات شی یر و کارور ، مشاهده می کنید که اعلام می کنند : " ایمان موجب امیدواری می شود و خوش بینی فرد را افزایش می دهد " .
انسان مومن با دید کلی تری به جهان هستی و حوادث می نگرد ، به همین دلیل او که در راه کسب رضای الهی قدم بر می دارد ، مادامی که به ریسمان الهی چنگ زند و کارها و عباداتش سبغه الهی بگیرد و به معنای بهتر به عبودیت نزدیک شود ، آرام تر خواهد بود حتی اگر شرایط زندگی سخت نماید و سختی ها نقطه فشاری شوند برای هجوم مشکلات .
انسانی که زندگی اش را برای خداوند گذاشته و قلبش مالامال از محبت بی پایان اوست ، سعی می کند هر چه بیشتر در مسیر خوبی ها قدم بردارد و این امر ، چند پیامد جالب دارد . انسانی که زندگی خود را بر این مبنا بنا نهاده است اهل گذشت و بخشش خواهد بود و این احساس که توانسته به هم نوع خود کمک کند و رضای حق را بجوید ، مایه آرامش اوست . انسانی که آیه 7 سوره حدید را در سینه خود دارد : " به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین قرار داده انفاق کنید . کسانی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند اجر بزرگی دارند 12 ..." .
از طرفی خالی بودن دل از کینه ها و نفرت ها و دشمنی ها ، سهم والایی در آسودگی خاطر افراد دارد .
در روابط انسانی مشاهده می شود که مومنان ، محبوبیت زیادی دارند . هم خود آرام اند و هم مایه آرامش دیگران می شوند . خداوند متعال در آیه 96 سوره مریم می فرمایند : " مسلما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند ، خداوند رحمان محبتی برای آنها در دل ها قرار می دهد 13 ... " .
و این همان عزتی است که از صاحب عزت به انسان داده می شود . " اِنَّ العِزَّه للهِ و لِرسوله و لِلمُومِنین و لکِنِ المُنافِقون لا یَعلَمون 14 ... "
استاد صفایی حائری (عین.صاد) در توصیف منافق بیان می کنند که « منافق فردی است بدون هویت که همواره در پی به دست آوردن سود می چرخد و هیچ گاه هم به آن نخواهد رسید » .
فردی که هیچ ایدئولوژی و آرمانی برای خود ندارد و همواره معلق در هواست و این خود مایه ناآرامی است لکن زمانی که هویت انسان خلیفه الله در سایه ولایت الهی تعریف شود دیگر جایی برای ناآرامی نیست .
از طرفی انسان مومن ، روشن بینی خاصی دارد یا به عبارتی دیگر بصیرتی شامل حال وی می شود . این جاست که خداوند متعال می فرمایند : "... اِن تَتَّقوا الله یَجعَل لَکُم فُرقانا 15 ..."
در معنای آیه فوق این چنین آمده است :" ای کسانی که ایمان آورده اید اگر تقوای الهی پیشه کنید به شما نورانیت و روشن بینی خاصی می بخشد که بتوانید حق را از باطل به خوبی تشخیص دهید . خداوند گناهان شما را می پوشاند و آثار آن را از وجود شما برمی دارد و شما را مشمول آمرزش خود قرار می دهد ، خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است " .
همانطور که قبلا اشاره کردیم پیشرفت و به صورتی دیگر ، رشد ، آرامش انسان را سبب می شود .
پروردگار ، بندگانش را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد : " بندگان باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند تا رشد یابند 16 ... " .
و هم چنین می فرماید : " لا اِکراهَ فِی الدّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی 17 ... " . پس دین مایه رشد انسانهاست و رشد در نیل به آرامش ، سهیم .
اما جدای از همه سخنانی که مطرح شد ، به طور خلاصه مهمترین عامل آرامش انسانها ، اتصال به آفریدگار و پروردگار خود و قرار گرفتن در حرم امن اوست . او که قدرتی جز او نیست و دستش بالاتر از همه دست هاست . او که مهربانی اش در ذهن نگنجد و او که خیرخواه بنده اش است و با نظر رحمت به وی می نگرد . همو که راه بازگشت را برای همگی انسانها باز گذاشته و آمرزنده است . آمرزنده ای که گناهان بندگان ، می پوشاند و آبرویشان حفظ می کند . او که هر لحظه و در همه جا از رگ گردن نزدیک تر به ماست .
خداوندگاری که تمام وسایل رسیدن به سعادت را در اختیار بنده اش قرار داده و تا رسیدن به سعادت جاودانه بنده اش را در دست گرفته و پیش می برد و وعده داده به اجابت آن کس که خدا را بخواهد . "... ادعونی استجب لکم 18..."
به راستی با بودن در کنار چنین خداوندگار مهربانی و گام برداشتن در راه وصالش ، چه جای ناامیدی و سست بنیادی است ؟
:: برچسبها:
آرامش اسلامی ,
اسلام آرام ,
اسلام ,
رمز آرامش ,
:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0